آذر نفيسي: جمهوري اسلامي از همان ابتدا دادگاهي فرمايشي بود
آذر نفيسي، نويسنده ايراني ساکن آمريکا و صاحب آثاري چون «لوليتاخواني در تهران» و «آن چه که من دربارهاش سکوت کردم»، در مطلبي در بخش ديدگاههاي روزنامه تايمز لندن ديدگاه و احساس شخصي خود را نسبت به حوادث سياسي اخير ايران و بهويژه برگزاري دادگاههاي نمايشي موسوم به «کودتاي مخملي» در ماههاي گذشته بيان کرده است. ادامه
آذر نفيسي، نويسنده ايراني ساکن آمريکا و صاحب آثاري چون «لوليتاخواني در تهران» و «آن چه که من دربارهاش سکوت کردم»، در مطلبي در بخش ديدگاههاي روزنامه تايمز لندن ديدگاه و احساس شخصي خود را نسبت به حوادث سياسي اخير ايران و بهويژه برگزاري دادگاههاي نمايشي موسوم به «کودتاي مخملي» در ماههاي گذشته بيان کرده است. آذر نفيسي در آغاز اين مطلب مينويسد که با نگاهي به نامها و چهرههاي بهاصطلاح متهمان و اعترافات آنها ميتوان ديد که بازداشتشدگان فهرستي طولاني از افرادي با گرايشات و جايگاههاي مدني و سياسي گوناگون را تشکيل ميدهند. برخي از آنها را شخصا و برخي ديگر را به خاطر شهامت نوشتههايشان ميشناسم. هستند افرادي در اين فهرست که من به خاطر ديدگاههاي سياسيشان با آنها مخالفم و بالاخره گروه ديگري که کاملا براي من ناشناسند، ولي به خاطر سرنوشت غمانگيزشان براي من و ميليونها نفر ديگر در سراسر جهان به چهرههايي آشنا بدل شدهاند. بيشتر بخوانيد: آذر منصوري بازداشت شد؛ حجاريان در تلويزيون «آسيبشناسي» کرد محاکمه ماکس وِبِر در دادگاه «کودتاي مخملي» با وکيل تسخيري آذر نفيسي در ادامه مقاله خود در روزنامه تايمز مينويسد آناني که اعتراف نکردهاند بهزور ساکت شدهاند و ما هيچ خبري از وضعيت و دفاعيات آنها نداريم. اما آنهايي که بهاصطلاح اعتراف کردهاند همه تحت فشار و به زور شکنجه مجبور شدهاند يک چيز را تکرار کنند. از نوجوان ۱۹ ساله يهودي تا فيلمساز ۴۱ ساله گرفته تا استاد ۲۴ ساله فرانسوي و حتي معاون رئيس جمهور سابق همه از شخصيت و استقلال نظر خود تهي گشته و با تکرار داستاني واحد حرفهاي مورد نظر بازجو و دادستان را به زبان ميآورند. مجرم اصلي در اين صحنهگرداني بزرگ تفکر و کردار تماميتخواهانهاي است که نظر و صداي مستقل را از اين افراد ربوده است.آذر نفيسي در بخش بعدي مطلب خود مينويسد در جمهوري اسلامي ايران اين صحنهها مواردي اتفاقي يا بيسابقه نيستند، بلکه از آغاز سنگبنا و شالوده اين حکومت بودهاند. او از خاطرات خود از اولين ماهها و اولين سالهاي حکومت اسلامي مينويسد که چگونه براي سران حکومت پهلوي و يا اعضا و هواداران گروههاي مخالف حکومت و حتي روحانيون سرشناسي که حاضر به پذيرش رهبري مطلق آيتالله خميني نبودند دادگاههاي مشابهي ترتيب داده ميشد.آذر نفيسي به ياد ميآورد که چگونه نمايش چهرههاي شکنجهشده و مضطرب اين افراد که قرار بود از مخالفت خود توبه کرده و به حاکميت نظام جديد زانو بزنند فضايي از هراس را در سراسر جامعه برقرار ميکرد. وي مينويسد در آن زمان سکوت ما در مقابل اين اقدامات حکومت عملي خطا و مجرمانه بود و من تا ابد به خاطر سکوت در مقابل جرائمي که روي ميداد خود را مقصر خواهم دانست.خانم نفيسي ادامه ميدهد که از همان آغاز دامن زدن به حس گناه و مجرم شماردن همگان يکي از مختصات حکومت اسلامي بوده است. از همان آغاز گروهي که به حکومت رسيد به بسياري از مردم گفت که باورهاي شما، احساس شما، افکار شما و حتي نحوه ظاهر شما بيگانه است. آنها قوانين و مقررات خشونتباري را به اجرا گذاشتند و مدعي شدند که اين آن چيزي است که ايرانيها و مسلمانان به آن باور دارند.«از همان آغاز گروهي که به حکومت رسيد به بسياري از مردم گفت که باورهاي شما، احساس شما، افکار شما و حتي نحوه ظاهر شما بيگانه است. آنها قوانين و مقررات خشونتباري را به اجرا گذاشتند و مدعي شدند که اين آن چيزي است که ايرانيها و مسلمانان به آن باور دارند.»اين حکومت حقوق بشر و آزادي را به عنوان غربزدگي محکوم ميکرد و مبارزه براي حقوق زنان را بازيچه اجانب ميدانست. آنها تاريخ چند هزار ساله ايران را حذف کرده و دين و مذهب را به نفع حکومت خود مصادره کردند. نه تنها پيروان اديان ديگر و يا افراد بيدين، حتي پيروان گروههاي ديگر از مذهب شيعه که دين رسمي است تحت فشار و اذيت و آزار قرار گرفتند. به يک معنا جمهوري اسلامي از همان روز اول دادگاه فرمايشي بزرگي بود که در آن مخالفان سياسي و شهروندان عادي به محاکمه کشيده و مجازات شده و ابراز وجود و حق بيان افراد نشانهاي از خيانت تلقي ميشد. به نوشته آذر نفيسي، برگزاري دادگاههاي فرمايشي اخير نشاندهنده خشونت حکومت اسلامي است، ولي در عين حال با توجه به تنوع افرادي که محاکمه ميشوند ميتوان ديد که چتر مخالفان اين نظام تا چه حد فراگير شده است. مخالفان حکومت امروز تقريبا همه اقشار و گروهها را در برميگيرند، از فعالان دانشجويي و جنبش زنان تا کارکنان رسانهها، از روشنفکران ديني و مسلمان تا افراد سکولار و حتي مقامات سابق خود حکومت.آذر نفيسي ادامه ميدهد که ديدن چهرههاي رنگپريده و بيجان بهاصطلاح متهمان تکاندهنده است، ولي به سرعت در تصاوير تاثيرگذارتري که از تظاهرات و حرکات مردمي در ايران ميبينيم محو ميشوند. حوادث اخير در ايران بالاخره حکومت اسلامي ايران را وادار کرده که به ذات تماميتخواه و خشونتطلب خود اعتراف کند. هرگاه که تظاهراتي در ايران سرکوب ميشود موج بعدي اعتراض را تقويت خواهد کرد و اين باعث بروز شکاف و اختلاف نظر بيشتري در حکومت خواهد شد.مردم ايران به حکومت اسلامي و به سراسر جهان نشان دادهاند که خواهان زندگي شرافتمندانه هستند که فقط در جامعهاي آزاد و تکثرگرا قابل حصول است. زور و سرکوب نميتواند آرزوي مردم براي زندگي آزاد و سربلند را درهم بشکند. بيگناهي بهاصطلاح متهمان دادگاههاي فرمايشي اخير نيز در همين نکته نهفته است. نه شکنجه، نه اعتراف اجباري و نه پروندهسازي نميتواند مانع حرکت و تلاش مردم ايران براي آينده بهتري شود که تاکنون بسياري از افراد بيگناه هزينه فراواني براي آن پرداختهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر